بالا افتادن !
بالا افتادن !

بالا افتادن !

امروز یاد یه چیزی افتادم که از صبح داره حرصم میده!   :))


امسال وقتی نتایج کنکور سراسری رو اعلام کردن توی اخبار شبکه خبر شاگرد اول رشته ریاضی یا اقتصاد ..نمیدونم یه کوفتی بود بالاخره ...اون رو آورده بودن باهاش مصاحبه کنن.  آقای مجری ازایشون پرسید که شرط موفقیت شما چی بود ؟

حدس بزنید که چی جواب داد !!! گفت والله من انس عجیبی با ائمه اطهار دارم و همش زیارت عاشورا میخوندم .... واسه همین موفق شدم !!!‌البته شنیدم که کسانی که دعای توسل خوندن خیلی بهتر بوده..من توصیه میکنم که داوطلبها به جای زیارت عاشورا..دعای توسل بخونن !!!!!!!!!!!

آقای مجری که شدیدا خندش گرفته بود خداحافظی کرد .


من انقدر عصبی شده بودم که تلویزیون رو خاموش کردم..داشتم فکر میکردم که واقعا وقتی طرز فکر یک شاگرد اول مثلا باهوش اینه ...دیگه وای بر ما !!!

حالا نمیدونم چرا از صبح یاد اینم !!! :))


از شدت بیکاری افتادم به وبلاگ نویسی ..... :‌)) کلی ذوق کردم سوسکی هم هنوز اینجاست :)

 

 

من کجام ؟ 

 

پیش خودم فکر کردم که بیام و یک سری بزنم به اینجا !!‌  دلم شوخت ...چون پاک اینجا یادم رفته بود....تو این اوضاع خراب بهترین کار وبلاگ نویسیه :)) وقتی کاری نداری و ژول در نمیاری و از این حرفا ... بگذریم : 

مریم دیروز یه دختر خوشگل لپو به دنیا آورد ..هر چی با خودم فکر می کنم میبینم هیچ جرات مریم رو ندارم !!‌:))  

نمیدونم هنوز اینجا به اندازه قدیما طرفدار داره و وبلاگ نویسای قبلی فعال خستن یا نه ؟! برم یه گشتی بزنم...