گاهی به این فکر میکنم که زمان چگونه برایمان پرواز کرده و من چگونه به هه آنچه می خواستم ،رسیده ام ... گاهی دلم برای آرزوهای دور و دراز تنگ می شود .... دلم برای خودم تنگ شده است.
یادش بخیر آن کوهها که می رفتیم... سفرها ... خوشیها و دیوانگی ها ...یادشان بخیر :)
دلم تنگ می شود گاهی برای نوشتنها و خواندنها ..برای سیمرغ..برای حافظ خوانی و فروغ و شب یلدای آن سالها ....
چه روزهایی بود بی دغدغه اما پر دردسر...دلم تنگ شده برای وبلاگ کیوان و بدو بیراههایی که گاه نثار زمین و زمان میکرد...
یادش بخیر بی بی اس پیام و مثل ویوانگان چت کردن در سیاهی و خنده و شوخی و دعوا ...
دلم بری خودم تنگ شده و تمام دوستانی که رفته اند و برای آنهایی که نرفته اند اما به چشم من حاضر نیستند.
دلم برای خودم تنگ شده ..خیلی..خیلی ..