دیشب خواب یک دوست قدیمی رو دیدم .... چند وقتیه که ازش خبری ندارم.. روبروی دریا نشسته بود و غرق افکارش بود....هر چی صداش کردم ..انگار نمیشنید...حتی شونه هاش رو گرفتم..تکونش دادم....اما نگاهش بر نمیگشت..انگار یه جایی اون دور دورا نگاهش رو دزدیده بود....جلوی نگاهش وایسادم..اما نگاهش از من رد میشد...... یک دفعه از پشت سرش صدایی اومد...یکی داد زد..هاله بیا !!از بالای سرش نگاه کردم...دیدم  آقای ایکس! نشسته کنار یه درخت خیلی قدیمی وسر سبز و داره صدام میکنه ... تو دلم نگران این دوست قدیمی بودم .... ایکس یه سفره کوچولو پهن کرده بود که توش نون بود ویک هندونه بزرگ !!..بهم گفت بیا اینجا ..گفتم؛ ایکس من نگرانِ .. هستم..بیا تو هم اینجا.گفت : پس بیا کمک کن با هم جمع کنیم اینا رو... من رفتم طرفش تا سفره رو جمع کنیم بیاریم این طرف...تا رسیدم نزدیک ایکس برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم...دیدم دوست قدیمی داره شنا میکنه و تو این زمان کوتاه به اندازه چند ساعت شنا از ساحل دور شده . من و ایکس با وحشت رفتیم طرف دریا و شوک زده داشتیم دور شدنش رو نگاه میکردیم.. اون رسیده بود به خط افق !!  و دیگه نمیشد دیدش .... یه مدت هر دو زل زده بودیم به جایی که اون محو شده بود ....ایکس گفت : هاله بریم..گفتم: نکنه غرق شه ؟..گفت بریم ....ما برگشتیم طرف درخت.. رسیدیم به درخت و تا اومدیم بشینیم یه صدایی اومد !! ما سرمون رو گرفتیم بالا....دیدیم دو مرغ دریایی .... رو آوردن به ساحل و اون خیس و بی حال افتاده رو ساحل ...ما به سرعت رفتیم طرفش.. که ...

دین دیری دینگ دینک دینگ ..دیریدینگ..دیریدینگ دینگ دانگ دینگ..دانگ دانگ دانگ ...
ساعت ۷ صبحه .... زنگ ساعت موبایل لعنتی، تعطیلی هم دست از سرم برنمیداره !!! کوکه که هر روز سر ساعت بیدارم کنه برم سر کار...... لعنت به زنگ ساعت...آخر نفهمیدیم واسه چی طرف پرید تو آب....... ؟! البته بهتر آقای ایکس شد...هندونه به اون گندگی رو با خودشون میبرن تا فرنگ شب یلدا که اینجا نیست !! ،با خواهر و سایر دوستان میل کنند..... همون بهتر هندونه رو قاچ نکرد..بی خود و بی جهت میموند ..ما که نمیخوردیم
!!!!!
نظرات 18 + ارسال نظر
سعید حاتمی چهارشنبه 5 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 09:58 ب.ظ http://saeedhatami.persianblog.com

salam dooste aziz, mesle hamishe ziba neweshti. shad bashi

مهرنوش چهارشنبه 5 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:13 ب.ظ http://medadsiah.persianblog.com

سلام. چه خوب و هنریه اینجا . خوش باشی .

پریسا چهارشنبه 5 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:48 ب.ظ http://parisssa.blogspot.com/

حتما کار مهمی داشته بنده خدا ؛)

مهناز چهارشنبه 5 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:26 ب.ظ http://refigh-fabric.blogsky.com

خب... ینی چی؟ رفت که رفت؟ من اگه جای تو بودم زنگ میزدم یه خبری ازش میگرفتم آخه من همیشه این خوابای هچل هفتم راست از آب در میاد... اما خب به نظرم اون نون و هندونه خوردنه شیرینیش به رفتن اون یکی میچربید چون فکر میکنم اونقدر مهم بوده که تبدیک شده به X .
;)

آزاده پنج‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:11 ق.ظ http://sisterofheart.persianblog.com

خواب خوبه که خواب باشه!

دی داد پنج‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 05:31 ق.ظ

پیچیدگی ... !

کیوان پنج‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 09:59 ق.ظ http://shoma.blogsky.com

پیچیدگی . در رفتگی . شکستگی !

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:10 ق.ظ

میدونم که حالت گرفته شده که هندوانه نخوردی........الکی میگی بهتر که ایکس ناراحت نشه که چرا قاچ نکرده

محسن پنج‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 06:09 ب.ظ http://moh3n.com

خوابی که آخرش نیمه کاره بمونه کفر آدمو در میاره!

دلقک پنج‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 07:37 ب.ظ

بد نگذره با این خوابا:)

حامد شنبه 8 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 02:34 ق.ظ http://hmd.blogsky.com

ناگفتنیهای تلخ و شیرین از دنیای وبلاگنویسی ...

پوریا شنبه 8 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 05:18 ب.ظ http://www.tanboor.blogsky.com

سلام شاید یه خواب دماغی بوده؟؟؟؟
راستی داستان منو بخونین نظر بدین ممنون میشم

سهیل یکشنبه 9 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 03:36 ب.ظ http://soheilniazi.persianblog.com

زندگی کردن در دلهایی که پس از ما می مانند,مرگ نیست.....

سیاهِ روشن دوشنبه 10 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:08 ق.ظ http://www.ghadessi.com

سلام.
دلم تنگ شده بود

بابا لنگ دراز دوشنبه 10 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 09:42 ق.ظ http://shiva-omid.blogsky.com

هاله جان . خداحافظ!

پرستو دوشنبه 10 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 05:32 ب.ظ http://bineshani.persianblog.com

مثل اینکه حلیم بهتر از هندونه هست!!!!!!!!!

ققنوس دوشنبه 10 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 05:36 ب.ظ

چه خوابی !

عالیجناب منتقد دوشنبه 10 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:22 ب.ظ http://www.MontagheD.blogspot.com

به به !‌ما کجا اینجا کجا.. راه گم کردم حسابـــــــــــــی
خیلی وقته اینجا نیومدم-- عکس ها قشنگن و نوشته ها بماند
:)‌چاپلوسی بس است :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد