یکی از جالبترین پدیده هایی که این روزها به شدت نظر من رو متوجه خودش کرده ، معیارهای انتخاب دوست و انسان های برتر در بین طبقه روشنفکر ، تحصیل کرده و جوان جامعه ست ...
در طول این مدت ....بارهاو بارها در بین انواع جمعا نشستیم و در مورد آدمهای ایده آل خودمون صحبت کردیم..کسانی که به عنوان دوست انتخاب میکنیم یا به عنوان همراه ....
در طول یک ماه گذشته در ۵ دفعه مختلف این بحث به میون اومد و من به دقت به معیارهای افراد گوش کردم...پدیده مهم اینجا خودش رو نشون داد که :
کفش طرف مقابل برای من خیلی مهمه ... !
و از همه جالب تر اینکه همه اطرافیان به علامت تصدیق سری تکون میدادن و همه تصدیق میکردن که کفشی که به پای فرد مورد قضاوت خیلی مهمه !چهره تک به تک این آدما کاملا جدی بود ....و هیچ نشونی از بردید در چهره هیج کدوم از این آدمها دیده نمیشد ............
من این چند وقت خیلی به این موضوع فکر کردم ..نه از روی تعصب....واقعا دوست دارم بدونم که انتخاب یک دوست و کفش اون چه رابطه ای میتونه داشته باشه که آدمای زیادی بهش اعتقاد دارن....نتیجه فکرم رو اینجا مینویسم و دوست دارم که نظر بقیه رو به دور از تعصب به مثبت یا منفی بودن نظرشون ..بدونم ...
کفش هر کسی میتونه نمادی از سلیقه ...سن ...وضعیت مالی ..یا نوع تفکر فرد نسبت به سلامت ..و خرج کردن باشه ...من هر چقدر که فکر کردم ..کفش با هیج مورد دیگه ای نمی تونه ارتباط داشته باشه ...خوب ...
پس در این صورت در انتخاب دوستی این موارد اهمیت برای این گروه اهمیت زیادی دارن :
۱-سلیقه فرد .
۲-سن فرد
۳-وضعیت مالی فرد
۴-نوع تفکر صاحب فرد به سلامتی خودش
۵-روش و طرز تفکر فرد در خرج کردن .
۱-من دوستی دارم که کفشهای گرونی میخره ..اما با سلیقه من اصلا جور نیست..پس دوست خوبی نیست.
۲- سن فرد حتما برای من مهمه .
۳-من دوستی دارم که وضعیت مالی آنچنانی نداره ولی در هر شرایطی دوستیش رو به من ثابت کرده...کاری که هیچ فرد دیگه ای..با هیچ مدل کفشی !! برای من نکرده ....
۴-من دوست نویسنده ای دارم که به سلامتیش اهمیت کفشهای طبی گرون قیمتی پاش میکنه ولی در نگاه اول یک کفش مسخره ارزون به نظر میاد ...اگر اسمش رو ببرم خیلی از شماها اون رو میشناسید..و دوستی با همچین آدم فرهیخته ای واقعا برای من غرور آفرینه .
۵-طرز تفکر فرد در خرج کردن ..می تونه خیلی مهم باشه ....
اما در کل !
با این نوع انتخاب ممکنه مابخش قابل توجهی از ارزشهای یک دوستی رو از دست بدیم ..مطمئنم که هیچ کجای زیباترین کفش دنیا ننوشته که چقدر صاحب اون وفاداره...هیچ کجای اون ننوشته که وزن انسانیت اون آدم چقدره ...حتی اگر ذره ذره بافت لباساش از طلا هم باشه تضمینی برای هیچ دوستی ای نیست .... و این وسط زیباییهای زیادی نادیده گرفته میشه و دوستیهای پایداری از زندگی ما حذف میشه و ما هر روز بیش از پیش ،شیفته خودمون و ظواهرمون میشیم ...نمیگم بقیه اشتباه میکنن...اما تصور میکنم که ما داریم با منطقهای خیالی ...شیفتگی خودمون رو به ظواهر بی تژرزش و ناپایدار توجیه میکنیم ....و تصور میکنیم که این یعنی نشان خانواده خوب...
اگر هر کدوم از ما به هر دلیلی ..از اوج پایین بیاییم و داشته هامون رو از دست بدیم و اونقدر نداشته باشیم که خرج لباسمون کنیم ....یعنی انسان نیستیم ؟؟ یعنی هیچ خوبی و امتیازی برای اونهایی که دوست داریم نداریم ؟..اگر کسی ندونست که ما هم یک روز دارا بودیم.خوشمون میاد که از جمعهایی که دوست داریم کنار گذاشته بشیم ؟؟
اصلا اگر مرفه نبودیم ..اما در هر استانداردی از انسانیت میگنجیدیم..باز هم به خاطر ظاهر باید از جعهایی که دوست داریم حذف بشیم ؟؟ واقعا تا به حال به معیارهامون دقیق فکر کردیم ؟؟...ما به دنبال دوست نمی گردیم !!به دنبال عروسک میگردیم ... باهاشون عروسک بازی کنیم ...لباسای زیباشون رو نگاه کنیم و با ارزشهای نداشته شون به هم فخر بفروشیم .... شاید بین این همه عروسک ...یکی یا دو تا هم جوندار شدن و مثل پینوکیودماغشون دراز شد !!! شایدم بعضیهاشون عروسک نبودن ............. و هزار و یک شاید دیگه ...
میخوام دوباره تمرین کنم ..با وجود تمام ایده های قدیمی آدما ..که خیلی از ایرانیها رو از تمدن دور کرده ...میخوام خودم باشم ..و به داشته ها و ارزشهای خودم ببالم ...به انسانیت خودم ..نه به نشان و مال و املاک خانوادگی و یا ظاهر و کفش و لباس عروسکی....هنوز که هنوزه هزار تا معیار دارم که قبل از کفش آدما بهشون دقت می کنم ..مثل اولین نگاهی که در چشم یک نفر می بینم و زلالی اون نگاه ...مثل اولین حس ملایمی که از همصحبتی با یک نفر به من منتقل میشه ....
من همیشه از دنیای عروسکی متنفر بودم .....دنیای عروسکی آدمها رو کوچیک میکنه .....
عروسکها خیلی بی احساسن..وقتی بهشون احتیاج داری ..مثل یک گوله یخ به آدم زل می زنن و هیچ کمکی بهت نمی کنن ...اگر غرق دنیای عروسسکی بشی ..یک رو به خودت میای که می بینی از شدت تراکم عروسکها نفست تنگ شده ....اما تنهای تنهایی...
باور کن ......
راستی..کفشای من چقدر ارزش دوست شدن دارن ؟؟..هان ؟؟
سلام با بلاگت کلی حال کردم میشه لینک یا لوگو من بزاری مرسی
...
میگم پویا جان نظرت در مورد دوستای قدیمی که یادت میره جواب تلفونشونو بدی چیه ؟؟ باز خدا پدر این ارکاتو بیامرزه که از موبایلت در دسترس تره......قربانت
ای. پس من که اصلا کفش پام نمیکنم تکلیفم چیه؟!
ببینم تو انتخاب دوست خوب بوی بد کفش هم موثره؟؟؟؟!!!
من فکر میکنم شما منظور گوینده رو متوجه نشده ای..... منظور این بوده که انتخاب کفش از نظر روانشناسی نشانگر خیلی مطالب درونی آن فرد هستش و فارغ از قیمت آن.... این در روانشناسی ثابت شده که هر فردی با توجه به تربیت و نوع نگرشش به اطراف خود نوع و نحوه نگهداری از آن را انتخاب میکند. بطور مثال اگر فردی برایش دیگران مهم نباشند و وجود آنها با عدم وجودشان برابر باشد مطمئن باشید که کفش هایی خاکی و کثیف خواهد داشت و هیچگونه علاقه ای هم به تمیز کردن آنها هم نشان نمی دهد..... شما خیلی ها رو می بینید که لباس بسیار آراسته و مرتبی بر تن دارند ولی کفش هایشان خاکیست...وقتی از آنها سوال کنید که چرا کفش هایتان را تمیز نکرده اید در جواب فقط یک چیز می گویند : چه فرقی می کند فردا دوباره کثیف میشود !!!!
باید از این افراد پرسید پس چرا غذا می خورید چون ساعاتی بعد دوباره گشنه میشوید.
اینگونه افراد فکر میکنند که فقط چیزهایی که در دیده مستقیم هست و جلوی چشم است باید مرتب باشد... اینها همان هایی هستن که خاک ها رو جارو می کنند و به زیر فرش میزنند...
نکته دیگر اینکه کفش خودش به تنهایی شاید نشانگر شخصیت فردی نباشد ولی یکی از مهمترین موارد است و شاید قسمت بزرگی از شخصیت را به خود اختصاص دهد.... به این نکته توجه کنید که شاید افرادی باشند که کفش گران قیمت نخرند ولی در نگهداری همان کفش ارزان هم کوشا هستن و آنرا تمیز و مرتب نگه می دارند. شاید هم فردی باشد که کفش گران بخرد و آنرا کثیف و نا مرتب نگه دارد... او هم فردی بی دقت و از نظر من او هم نمی تواند با من معاشرت کند.
اینطور نیست که من بیایم و خط قرمزی بکشم و بگویم این است و لا غیر..... ولی من سال ها روی این موضوع توجه کردم و در بالای ۸۰٪ به این موضوع اعتقاد دارم....
یک فرد تحصیل و تربیت خوب هرچقدر هم کم پول باشد بهترین کفش در بودجه خود می خرد و فکر نمی کند که چه فرقی دارد کفش فقط برای این است که پای ما بروی زمین نماند... از نظر او هیچ فرقی بین گالش و یک کفش چرم دوخت دست نیست..
دوباره یادآوری میکنم که کفش فقط نشانگر قسمتی از شخصیت اوست و نه تمام آن....
راستی اونایی که مث من همیشه دمپایی لا انگشتی می پوشن حکمشون چیه؟
کفش فقط مارک دار ... مارک هم فقط ادیداس .... ;)
به نظر من کفش در انتخاب دوست خیلی مهمه.
اینکه ایا برای من کفش می خره یا نه!
هاله خانمی
معلومه که روی این موضوعی که نوشتی خیلی فکر کردی
و تمام گوشه کناراشو برنداز کردی
هر چی اگه من می خواستم بگم خودتون عرض کردید
منم فکر می کنم تمام فکر و ذکر یک خرید کفش توی این نوشته بودش
اما توی انتخاب دوست
فکر کنه یه نمه بچه ها اشتباه کردن آخه شاید یکی پدرش پول نداشته باشه
یا خانوادش اینکه کفش گرون بخرن براشون جا نیافتاده باشه
چون فقر خیلی جامعه ی ما رو گرفته
پولدارم زیاد شده
چشم و همچشمیم زیاد شده
اصلا یارو نمی دونه مارک کفشش چی هست کجایی هست
فقط چون پای همه هست اونم باید بپوشه
و اصلا فکر نمی کنه
خانوم ببخشید میتونم وقتتونو بگیرم؟ فقط برای یه آشنایی مختصر! فقط چند لحظه! اوه البته درست میگین خرج داره! البته که وقت شما ارزشمنده. شما فقط قیمت رو بفرمائین. جفتی چند؟
و اما یه پاسخ کوچولو به شهرام لا انگشتی عزیز! شما تشریف ببرین آبادان. اونجا احتمالا برای شخصیت شما هم احترام قائل میشن! kidding