بالا افتادن !
بالا افتادن !

بالا افتادن !

دیشب داشتم فکر میکردم که چقدر آدما رنگ دارن ........ وقتی اونا رو با رنگشون میبینم .احساس عجیبی میکنم..شاید واسه همینه که خیلی زود بهشون نزدیک یا ازشون دور میشم !‌

نظرات 22 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:19 ب.ظ

سلام :)
این برنامه وبلاگ نویسی را حتما بگیر که خیلی جالبه!!!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:29 ب.ظ http://sahrayesabz

طرح وبلاگت جالبه،می دونی؟ یه طورایی ساده و دلنشینه.
اما در مورد فکر دیشبت باید گفت:که اگه آدما بی رنگ بودن زندگی یکنواخت و انسانها اجتماعی نمی شدن!! چون وقتی رنگهای مختلف وجود داره همه حس میکنن کمبودشون توی رنگه دیگه باید باشه و .... .

حامد پنج‌شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:40 ب.ظ http://kolaghermezi.persianblog.com

به نظر من خیلیا یه جعبه مداد رنگی ۱۲ رنگ هستن ... از سفید تا سیاه .... ولی من خودم بی رنگم ... حتی یکی از اون رنگ ها رو هم ندارم ...

مهناز ( پاهای کثیف ) پنج‌شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:43 ب.ظ http://mahnaz.blogsky.com

خودت چه رنگی هستی؟

فرناز پنج‌شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 04:33 ب.ظ

آره منم موافقم. راستی چرا اینجوریه؟

یادداشت های یک دختر حشری پنج‌شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 04:54 ب.ظ http://hashar.blogsky.com

سلام بلاگ زیبایی دارید اگه یک لینک بهم بدید ممنون میشم بهم سر بزن

پیچک پنج‌شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:27 ب.ظ http://peecgah.blogsky.com

باغ بلور

من و تو مسافر شب رو به سوی شهر خورشید
خسته از این رهسپاری زیر سایه های تردید
سبزی مزرعه مونو دست خشک باد سپردیم
توی شهر بی ترحم از غم بی کسی مردیم

هوای برگشتنم بود اگه بال و پری داشتم
بر می گشتم اگه اینجا خودمو جا نمی ذاشتم

واسه بیگانگی ما هیچ نگاهی آشنا نیست
آدما رنگ و وارنگن اما هیچ کی شکل ما نیست
گر چه تو باغ بلوریم اما جنس شیشه نیستیم
با تنای کاغذیمون توی دست آب شکستیم

هوای برگشتنم بود اگه بال و پری داشتم
بر می گشتم اگه اینجا خودمو جا نمی ذاشتم

چیه سوغات من و تو وقت برگشتن از اینجا
بشکنیم سد شبو تا برسیم به صبح فردا
می تونیم با هم بخونیم دوباره شعر رهایی
پر فریاد شه گلومون جای بغض و بی صدایی

هوای برگشتنم بود اگه بال و پری داشتم
بر می گشتم اگه اینجا خودمو جا نمی ذاشتم

یاسی پنج‌شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:16 ب.ظ

امیدوارم نیرنگ نبینی . . .

پوریا پنج‌شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:17 ب.ظ http://tanboor.blogsky.com

سلام من میگی آدما اگه قرار بود رنگ نداشته باشن آدم نبودن ما همه رنگ داریم اما باید اونا رو از بین ببریم تا به کمال برسیم

مقاله بی سر ۲ پنج‌شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:53 ب.ظ http://sh2tg800.blogsky.com

آدم ها هزار رنگ دارن . . . .
رنگ و وارنگ و و و
با همین هزار رنگ هم میشن رنگوارنگ !!!!!!!!
نفهمیدم چی شد !!!

آسمان جمعه 30 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:08 ق.ظ http://panjareh.blogsky.com

سلام
سر بلندی گر توخواهی با همه یکرنگ باش

قالی از صد رنگ بودن زیر پا افتاده اســــــــت .

موفق باشی

زبل خان جمعه 30 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:29 ق.ظ http://zebelkhan.blogsky.com

سلام؛
بخشید چند وقتیه اینجا سر نزدم....
به منم سر بزن خوشحال میشم!!!!!!!

صنم جمعه 30 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:31 ق.ظ http://sanam59.persianblog.com

یعنی من هم جزء خوشرنگهام هاله ؟؟؟؟:)

آنکس که می‌خواهد در دنیای مجازی نا جمعه 30 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:04 ق.ظ http://www.mohsenix.com

سلام
نکنه یه وقت ما رو از یاد ببری عزیز
ارادتمند:
محسن

آقا محمد جمعه 30 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:44 ب.ظ http://sima-system.blogsky.com

سلام..وب لاگ خیلی توپی داری
مبارک باشه....
ممنون ..قربانت به منم سر بزن بای

ساناز جمعه 30 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:49 ب.ظ

باهات موافقم..............

مهناز - پاهای کثیف شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:05 ق.ظ http://mahnaz.blogsky.com

سلام ! من دوهزار و دویست و بیست و دومین ویزیتور وبلاگت بودم !!D:

هاله شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:40 ق.ظ http://chekhabara.blogsky.com

هاله جونم من چه رنگیم میشه بگی دوست جون جدیدم

صالح(هیچ به جز عشق) شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:21 ق.ظ http://khn.persianblog.com

سلام من اولین باره که اومدم اینجا می دونی یاد چی افتادم وقتی اسم وبلاگت رو دیدم؟ ترکه بچش هسته ی هلو تو گلوش گیر می کنه. میگه قورت بده بیرون!! قربون تکتکت! بای!

پوریا شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:00 ب.ظ http://tanboor.blogsky.com

مطلب جدیدمو اگه بخونی ممنون میشم

ققنوس شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:29 ب.ظ http://lord.blogsky.com

تا حالا به این فکر کردی که دیگران تو رو چه رنگی میبینن ؟

سعید شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:27 ب.ظ

وبلاگت خیلی با حاله
میشه بگی چرا راجب این حوادث اخیر هیچی ننوشتی ؟
البته منظورم این نیست که بنویسی
فقط میخوام بدونم چرا
اخه این روزا هر ... سیاسی شده

موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد