بالا افتادن !
بالا افتادن !

بالا افتادن !

ولخرجی ...



۱- یه خانومی هست...حدوداْ  ۸۲-۸۳ ساله ...... هر وقت هر جوونی رو میبینه..میگه شماها خامین..جوونین ...نادونین..قدر هیچی رو نمیدونین..هر چی درمیارین رو خرج میکنین..
ببینین...من چون مثل شماها الکی خرج نکردم جوونیام..الان تو این سن ۷۰ ملیون پول نقد دارم تو بانک  !!!!!

تبصره۱ : واقعا تو این سن با اون پول چیکار میشه کرد؟..دوست دارم بدونم !
تبصره۲: هوا خیلی خوبه ... واقعا دلم میخواست میرفتیم راه میرفتیم .......

IQ !!!!

 
دینای نای -دینانای نای ...     
                                                              
-الو ؟
-الو؟صدا میاد ؟
-بله بفرمایید ؟
- حسن آقا مغنی ؟؟
- بله ؟  اشتباه گرفتید .                       
....
-الو ؟
-...مغنی ؟
- آقا اشتباه گرفتید !!!!
.....
هاله ۶ تا miss call  داری !
 - شما ؟
- سلام خانوم ...حسن آقا مغنی ؟!!!!!!!!!!!



چند روز پیشا داشتم به یکی از همکارام میگفتم که ..من عاشق هدیه دادن و هدیه گرفتنم..همیشه این منم که کسی رو سورپریز میکنم و تا حالا هیچ کس من رو سورپریز نکرده !
زیاد نگذشته از روزی که این حرف رو زدم..با چه حسرتی گفتم که حیف  که هیچ وقت کسی من رو سورپریز نمیکنه......حرف احمقانه ای بود..ولی واقعا دوست داشتم این اتفاق برام میافتاد ..

و تو اولین کسی بودی که من رو انقدر شوک زده کردی و درست وقتی که اصلا انتظارش رو نداشتم !! انقدر انتظارش رو نداشتم که تا چند ثانیه هیچ عکس العملی نمیتونستم نشون بدم ...  :) هدیه ات خیلی خوش بوست ! یواشکی با استعاره نوشتم کسی نفهمه برام چی خریدی !!   ...  ممنون !

دیروز خیلی خوب بود....راستش من اصلا اهل فوتبال نیستم زیاد ..اما دیروز وقتی اینهمه انرژی رو یه جا دیدم واقعا به هیجان اومده بودم !! خیلی خنده دار بود ...آخر سر یکیشون برگشت گفت..این چه بامزه ست...هیچی نمیگه ! همش میخنده !! :)) واقعا خوش گذشت..
امروز نرفتم سر کار...تب دارم ...  :(

........


این نوشته رو از وبلاگ روزبه برداشتم .... واقعا زیباست !


از من می پرسید که چه گونه دیوانه شدم . چنین روی داد : یک روز ، بسیار پیش از آن که خدایان بسیار به دنیا بیایند ، از خوابِ عمیقی بیدار شدم و دیدم همه ی نقاب هایم را دزدیده اند . همان هفت نقابی که خودم ساخته بودم و در هفت زنده گی ام بر چهره می گذاشتم . پس بی نقاب در کوچه های پر از مردم دویدم و فریاد زدم (( دزد ، دزد ، دزدان نا به کار .)) مردان و زنان بر من خندیدند و پاره ای از آن ها از ترس ِ من به خانه های شان پناه بردند . هنگامی که به بازار رسیدم ، جوانی که بر سر بامی ایستاده بود فریاد بر آورد (( این مرد دیوانه است .)) من سر بر داشتم که او را ببینم ؛ خورشید نخستین بار چهره ی برهنه ام را بوسید . نخستین بار خورشید چهر ه ی برهنه ام را بوسید و من از عشقِ خورشید مشتعل شدم ، و دیگر به نقاب هایم نیازی نداشتم . و گویی در حالِ خلسه فریاد زدم ((. رحمت ، رحمت بر دزدانی که نقاب های مرا بردند)) چنین بود که من دیوانه شدم . و از برکتِ دیوانه گی هم به آزادی و هم به امنیت رسیده ام ؛ آزادیِ تنهایی و امنیت از فهمیده شدن ، زیرا کسانی که ما را می فهمند چیزی را در وجود ما به اسارت می گیرند . ولی مبادا که از این امنیت ، زیاد غره شوم . حق یک دزد هم در زندان از دزدِ دیگر در امان است

تکذیب ... تفال ...



 من به شدت خستگی دیروز رو تکذیب میکنم  !!!!   
بزار ببینم حافظ چی میگه :



بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم

اگر غم لشگر اندازد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی بهم تازیم و بنیادش بر اندازیم

شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطر گردان را،شکر در مجمر اندازیم .

.....................

چه خوب بود !! خوشم اومد .....




من خسته ام ......... خستگی رو چطور میشه تعریف کرد ؟

نامه به آینده


 


تو وبلاگ ساسان در سوئد ، لینک یک سایتی بود که توی اون میشه به آینده نامه نوشت و تاریخ  delivery  رو در آینده تعیین کرد ..من دیشب دو تا نامه نوشتم به آینده خودم به تاریخ سال دیگه و ۵ سال دیگه.... یه نامه هم نوشتم به تاریخ  ۳ سال دیگه برای تو که دیشب نوشته شده ......فکر میکنی تا وقتی که این ایمیل بخواد به دست من و تو برسه  این سیب زندگی چند دور چرخیده ؟ هان ؟  ...به هر حال اگر تا اون موقع هنوز آدرس  hotmail من و تو از دور تکنولوژی خارج نشده باشه ..این ایمیل به دستمون میرسه و میخونیم ...شاید با هم ...شاید .... یهو دلم گرفت ! ترس ما از آینده ...ترس از ناشناخته هاست !

شب بخیر


جادوی سخن .....

 بدون شرح  !
   
تبصره ۱ : (چقدر خوبه که بشه صحبت و تبادل فکر کرد..این یک موفقیته )
تبصره ۲ : از این کاریکاتور خوشم اومد .                                                   
تبصره ۳ : چه روز خوب و پر انرژی ایه !                                                   
تبصره ۴ : شما خیال ندارید یکم ورزش کنید ؟ :))                                     
تبصره ۵ : گفته بودم بدون شرح ؟!                                                          

ایرانی ....


یه لینک تو گروه یاهوی شهید بهشتی فرستاده بودن...جالب بود..بد نیست ببینید ..... درباره ایرانیان موفق در دنیا ...


پیر امیدیار  -  رییس و موسس e-bay





امید کردستانی - معاون ارشد سایت گوگل





فرزاد ناظم - مدیر فنی سایت یاهو




محسن معظمی - معاون گروه تجارتی سیسکو




فیروز نادری - مدیر برنامه اجرایی مریخ در ایستگاه فضایی ناسا





بیا زیر چتر ...چه بارون قشنگی.....
واقعا هوا قشنگ شده..اما من..توی این اتاق ..از صبح تا شب کار و ......
دوست داشتم میرفتیم یه جایی قدم میزدیم با هم ..بعدشم یه قلیون !!‌  :))) خیلی کیف میداد مگه نه ؟!