من به شدت خستگی دیروز رو تکذیب میکنم !!!!
بزار ببینم حافظ چی میگه :
بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشگر اندازد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی بهم تازیم و بنیادش بر اندازیم
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطر گردان را،شکر در مجمر اندازیم .
.....................
چه خوب بود !! خوشم اومد .....
خوب خدارو شکر حداقل میشه چهارتا کلمه باهات حرف زد:)
همیشه خوش باشی!
I told you dear! AOKAY
سلام.
من از اینجا خیلی خوشم میاد.مخصوصاْ از نقاشیاش...شما تا حالا کجا بودین که نکشفیده بودمتون؟؟؟؟
هووووم ... از معدود شعراییه که من خوشم میاد ... !
حافظ هم داره واسه خانم عبادی بشکن می زنه . دستش درد نکنه .... :)
حافظ عادت داره روحیه بده!
خوب فالت هم بد نبود. خستگیت در رفت ؟
سلام
ممنون از لطفت .
خوشحالم که :
خسته نیستی ...
فالت خوب در اومده ...
از اون خوشت اومده ...
بابت کامنت منم کلی خندیدی ...
تو این زمونه ی کمبود شادی ، یه تبسمم غنیمته ...
سربلند بمونی و ایرونی .
سرغ خیلی ها میری اما سراغ ما اگه میای پیغام نمی گذاری چرا؟ شاید اصلا نمیائی ...
سلام فکر کنم ایرون نیستی اینجا همه یه جورایی دل تنگ و غمگینن تو مایه بنشین بر لب جویو گذر عمر ببین
ا...چه خوب :)
e farnaz kie nazar dademan nistama
به ناگاه غافل از خوشی مستی...
در ورطهء ناباوری ها...
چه عاشقانه غمگین بودی...
شور عشق...
حال مستی...
آمیخته درهم!...
چه زیباست...
غرور شادی...
(آخر عمری شاعر شدم!!)
پایدار باشی