بالا افتادن !
بالا افتادن !

بالا افتادن !

دوستی







هم میفهممت ..هم نمی فهمم...میدونی چرا ؟! چون یه چیزی در درونت هست که برای خودتم ناشناخته اس !! نمیدونی اون کیه برای تو.. منم نمیدونم ..از وقتی میشناسمت دو بار واقعا بهم ریختی..دو بار گریه کردی.. و هر دوبارش به خاطر اون بوده..نمیدونی تو دوستشی یا فرشته نجاتش !! نمیدونی چقدر دوسش داری..اما من میدونم...خیلی ! نمیدونی حد تو ..تو رابطه ات با اون کجا بوده و تو تا کجا رفتی و از همه مهمتر اینکه اون تا کجا با تو اومده..؟!؟! اگر مکث کردی..اونم با تو مکث کرده؟ یا اون همینطور رفته..حتی از تو هم جلو زده ؟؟اما من میدونم..هر دو با هم رفتین..اما هر کدوم با تصورات خودش !! جواب همشون رو میتونی بدی..باید به درونت برگردی تا جواب اینا رو بدی. به درون واقعی خودت ..نه دنیای ایده آل رویاییت ..جواب اینا رو تو روند واقعی زندگیت باید پیدا کنی... شاید فکر کنی من با سنگدلی و نگاه بی احساسی دارم نگاهتون میکنم...اما این جور نیست...من برای اینکه احساس خودم رو توی درک منطقی این قضیه دخالت ندم خیلی انرژی مصرف میکنم ..شاید الان توی موقعیت فعلیت این رو درک نکنی... من هم ازت نمیخوام که درک کنی...من یک دوستم و برای دوستی اهمیت زیادی قائلم .. و برای آدمها ..هر وقت احساس کردم که میتونم برای موجودی کمک باشم..حداقل این سعی رو کردم که مفید باشم.....حتی اگر به نتیجه مطلوب نرسیده باشم....اما این حرف من رو باور کن که همیشه توی دوستیام دو چیز آزارم داده ....  عدم حضور دوستایی که بهشون نیاز داشتم.... و حضور کسانی که بهشون نیازی نداشتم ......نیاز من رو احساسم تعریف میکنه نه هیچ چیزه دیگه و همیشه این نیاز در هر دو طرف دوستی ایجاد میشه...برای من همیشه اینجوری بوده....... گاهی مجبورم برای اینکه به این دو مرحله که گفتم نرسم... مقاومت کنم..... حتی بر خلاف میلم.... اما چاره ای نیست .... شعار نمیدم....نمیدونم برات چیکار میتونم بکنم ... اما من خسته نیستم....هنوزم پر از انرژیم ...... هر جا که کمکی خواستی محکم پشتتم ..هر وقت دلت خواست سرت رو برگردون و ببین که من همیشه هستم..همیشه ! 
....
شب بخیر
 

نظرات 21 + ارسال نظر
پوریا جمعه 20 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:51 ب.ظ http://tanboor.blogsky.com

بالاخره تونستم اول بشم

امیر استقلالی جمعه 20 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:02 ب.ظ http://peyk.blogsky.com

salam be manam sar bezan merci bye

بهرام جمعه 20 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:06 ب.ظ http://dokhtarankimiagar.blogsky.com

سلام
وبلاگ خوبی ذدارید موافقید به هم لینک بدیم؟
خبرم کنید!
بهرام

hassan جمعه 20 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:13 ب.ظ http://hassan.blogsky.com/

Manzoreto nafahmidam

گندمزار جمعه 20 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:13 ب.ظ http://gandomzar.blogsky.com

سلام... عکس قشنگیه ... اون انتظاری هم که داری(اون پایین) نه خیلی هم بزرگ نیست...موفق باشی

محمد جمعه 20 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:42 ب.ظ http://asheghanehh.persianblog.com

سلام! مثل همیشه عالی و زیبا! با اجازت من بهت لینک دادم! موفق باشی...

مرتضی شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:48 ق.ظ http://ghoghnous.blogsky.com

سمت راستیه خیلی باحاله ـ نمیشه از پشت بهش خنجر زد ....نه ؟؟؟

نقره ای شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:58 ق.ظ http://silverheart.blogsky.com

به نظر من اون گل رو نگیره بهتره ...... شاید بمب باشه .....

یاسی شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:46 ق.ظ

:)

صادق شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:24 ق.ظ http://khodroblog.persianblog.com

سلام ! وبلاگ قشنگ و در نوع خود حرفه ای دارید. موفق باشید.

مازیار شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:27 ق.ظ

(:

پیچک شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:54 ق.ظ http://peechak.blogsky.com

ها واالله

کرونا شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:07 ق.ظ http://shatel.persianblog.com

به! سلام هم نام! خوشوقتم. تا بعد... (فعلاْ همهء نوشته هات رو نخوندم) موفق باشی. :)

هاله هم اسمت! شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:25 ب.ظ http://tanhayee.persianblog.com

سلام دوست خوبم،،مثل اینکه ما نه تنها همنامیم بلکه در علاقه به نقاشی هم مشترکیم.....

دی داد شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:28 ب.ظ http://http:/daydad.persianblog.com

سلام ... خیلی قشنگ آدما با هم دوست می شن ولی خیلی زشت با هم دشمن!

محمد شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 04:16 ب.ظ http://jigool20.persianblog.com

یه آدمه آسمونی با ایده های آسمونی ...

شکلات و جوانه ها شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 05:20 ب.ظ http://hosein.blogsky.com

سلام
نمیدونم چرا همه وبلاگها پر شده از عشقهای شکست خورده یا در حال شکست. یکی یه روز معشوقش رو میبینه و کلی با حرارت مینویسه چه روز خوبی. اون یکی ٬ با معشوقش دعوا می کنه و به زمین و زمان فحش می ده. بعضیا هم عشقی فلسفی جوادی مینویسن. یه عده هم ادای آدمای رو شنفکر رو در میارن . یعنی جدا موضوع دیگری واسه نوشتن نیست؟

در ضمن شعرای سلیور استین کلی به آدم ایده می ده

ممنون که به وبلاگم سرزدی!

مسیح شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:56 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام دوست من

ممنون که گاهی به خونه ی عـــــادی من میای .

به من می خندی یا به هندونه ها یا ...

امیدوارم همیشه بخندی ...

سربلند باشی .

پرستو شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:46 ب.ظ http://parastou.blogsky.com

باورت میشه الان میخواستم یه چیزایی بنویسم تو همین مایه ولی یه کم بد تر....ولی عین چند جمله اخرت رو الان نیم ساعته میخوام بنویسم ولی هی مطلب قبلیامو میخونم نمیتونم بنویسم ...خیلی راحت شدم اینجارو خوندم ...خیلی...
فعلا هم نمیتونم چیزی بگم راجع به متنت...

ققنوس شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:29 ب.ظ http://lord.blogsky.com

به این میگن دوستی !!

محمد شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:31 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد