بالا افتادن !
بالا افتادن !

بالا افتادن !

confused !!...yes....




آقا داشتیم بازیمون رو میکردیما ! از اون بازی جنگیا ...همینجوری واسه خودمون .... یهو نفهمیدم چی شد ...راستی راستی جنگ شد !!!!از اون بدتر....... مهره ها رو قاطی کردم..جای دشمن و خودیها بهم ریخت !‌ دشمن اومد گفت..دستا بالا ... از جات  جم نخور ..من تا اومدم ببینم دشمن چه ریختیه..یکی از پشت تیر زد...درب داغون شد !! من خوشحال دستا رو آوردم پایین اومدم بدو ام طرف خودی....یهو نشونه گرفت طرف من !!!!!!!! میگم نزن بابا من خودیم !!...میگه :‌ اصلا کی گفت دستات و بندازی ؟؟؟؟؟!!!! گفتم بیخیال بابا ...شوخی میکنی !؟ ..... گفت حالا یک شوخیی نشونت بدم !!! ..... حالا من گیج شدم .... سلاح گرم و سردم هم که داشته باشم..نمی دونم کی استفاده کنم ... ؟!؟!؟!؟!؟!؟! چون قاطی کردم !
...از این حرفا که بگذریم...
.توپخانه چه میکنه !!