چقدر بده آدم پزو باشه !!! یه فال گرفته..نیم ساعته داره پز میده و ...
انگار قحطی اومده تماشا کن....یه نیت کردم..اینم نتیجش :
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
بخال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقی می باقی،که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را....
.......
چرا خوابم نمی آد ؟!
راه حلش یه کتاب درسی یه. در سه سئت چشمات بسته میشه.
سلام هاله.....به نظرم شما شاید هم ناخودآگاه شیوه نگارش پست مدرنیستی رو گره می زنی به حافظ شیرازی و خال هندو.من که چندان دل خوشی از حافظ و فال ندارم و تنهایی ام رو ترجیحا با شاملو و فروغ و سپهری پر می کنم.........بقیه اش بماند برای بعد.....
سلام دوست عزیز وبلاگ قشنگی داری موفق باشی به من سر بزن در ضمن من با شما لینک دادم سما هم اگر دوست داشتی به من لینک بده فعلن بای
سلام وبلاگ قشنگی داری یه سری هم به من بزن اگه ماییل بودی تبادل لوگو داشته باشیم بای
سلام دوست عزیز..امیدوارم که حال شما خوب باشه....با ارزوی موفقیت روز افزون شما.....امیدوارم همیشه قلموتون سبز باشه...بزن رفیق که با ناله ستار بگریم...بزن رفیق که در روزگار یار ندیدم ز یار شکوه کنم یا ز روزگار بگریم...موفق و شاد باشید....اگر ما رو قابل دونستید پیش ما بیایید درسه کلبمون خرابه و حقیر هست ولی تو دلمون یک جایی برات درست میکنیم که امیدوارم خوشتون بیاد....یا حق..گمنام مرد
برای دو تا مطلب قبلی
حالا که خوندم:
حریم خصوصی باید دست نیافتنی بماند و هیچکس حق رخنه به آنرا ندارد مگر آنکه خودمان در را بر روی او بگشاییم و دعوتش کنیم تا از اسرار درونی ما، از از تنهایی ما، بازدید کند و دغدغه هایمان را ، افکار ممنوعمان را با به اشتراک بگذاریم و حتی بحث های ممنوع را که با شک و تردید به ذهن راه میدهیم.
از نظر من ارائه حریم خصوصی نشانه بارزی از صداقت است و تعداد کسانی که که میتوانند از آن آگاه شوند به تعداد انسانهایی است که به آنها اعتماد (به اضافه اطمینان) داشته باشیم.
تنها بودن و تنها ماندن یکی از عواملش خودخواهی است و ریشه خودخواهی در غرور کاذب است...
موفق باشی.
سوال خوبیه ..