بالا افتادن !
بالا افتادن !

بالا افتادن !

یک عاشقانه آرام !!!! - قسمت آخر - تفاهم



  

..بزار من یکم حرف بزنم...جبهه هم نگیر ! باشه؟؟ من می خوام یکم حرف بزنم...

من جبهه نمی گیرم ..بگو...

              ( سه نقطه ) ....

به نظرت غیر منطقیه حرفام ؟
(یکم فکر ) ...نه غیر منطقی نیست ........ (یکم دیگه فکر ) ....
مزخرفه !!!


واقعا ازت متشکرم عزیزم... عزیزم نمی دونی چقدر دوست دارم ..!

نظرات 28 + ارسال نظر
مسیح یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:11 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام

واقعا از این دوست داشتنی تر پیدا نمی شه

رک گویی ... و راستگویی

سربلند بمونی و ایرونی



هخامنش یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:24 ب.ظ http://atash.co.sr

سلام هاله


کوتاه و موجز می نویسی

دل‌ام تنگ و دل‌ام خون
شب‌ام سخت و شب‌ام سرد
درون سینه‌ام درد
درون خانه‌ام هیچ
درون خانه خالی است
درون خانه درد است
درون خانه رنج است
شب‌ام سرد و سیاه است

دل‌ام تلخ و دل‌ام تلخ
درون تلخ پرشراره
درون دل پر ز آتش
درون سینه خاکستر
شب بی کسی
شب تنهایی و رنج
شب خارها در گلو خستن
شب اندوه بی‌پایان
شب درد همه عالم
شب زجر و شب زجر
شب خونین دلی
شب دیوارها
شب خفاش‌ها
شب هم‌دم شدن
با یادهای رفته
شب حسرت، شب آه
شب تلخ و سیاه
باز است در راه

دیوارها، وای دیوارها
نزدیک و نزدیک تر
تا فشرده و مرده گردد
در میان این دیوارها
روح خسته‌ای بی‌جان
روح دردمندی تنها

شب سیاه و بی سپیده
شب مانا، شب تلخ
بی مه‌تاب، بی ستاره
بی نسیم، بی سرود
نیست دیگر
آوای ره‌گذری خسته
که زمزمه دارد زیرلب
ترانه‌ای از عشق
نامی از یار دل‌بسته
نمی شکند سکوت شب
حتی با آوای سیرسیرکی
که بخواند جفت خویش
نیست نسیمی
که بپیچد در پیکر بید
برهم زند بستر مه‌تاب
خفته در زلال ساکن برکه

مرده است ام‌شب
گم گشته است دیری
شهر آرزوها، امیدها
شهر آوازهای شاد
شهر شعر و سرود
شهر رقص و آهنگ
شهر عشق و مستی
شهر شور و زنده‌گی
شهر گم‌گشته‌ی بودن
شهر لب‌خندها
شهر ستاره‌ها
شهر نور و روشنا

باز می‌آید از راه
شب تلخ و زهرآگین
باز بارد رنج و درد
بر این تنهای اندوه‌گین
دیوارهای نزدیک
سایه‌های شوم رنج
سایه‌های خاطرات شاد
سایه‌هایی هول‌ناک
سایه‌ها و سایه‌ها
دردها و زجرها
وای که می‌رسد از راه
این شب سیاه و تباه
گسترده تا ابد
مانا و ماننده
شب! باز هم شب!

داوود یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:26 ب.ظ http://tanhafaghat.blogsky.com

سلام خسته نباشی
قشنگ بود به من هم سری بزن

بهزاد یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:28 ب.ظ http://ayatesheytani.blogspot.com

جالب بود هر چند به علت خنگی منظورتو نفهمیدم!!!:))

امیر یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:58 ب.ظ http://web-gard.blogspot.com

تو به خیر ما به سلامت
عاشقی به ما نیامد

مصباح دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:24 ق.ظ http://yasmanguola.persianblog.com

فکر کنم باید بگم قشنگ مینویسی

مجید دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:37 ق.ظ http://www.majidghir.persianblog.com

دوست داشتن صادقانه‌ای بود و دوست داشتنی بود؛ممنون سر زدی؛و از ته دل می‌گم که وبلاگ خیلی قشنگی داری؛حتما بازهم سر می‌زنم؛موفق باشی.

DayDaD دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:33 ق.ظ http://daydad.blogspot.com

- عزیزم یک کم آروم باش ...
- خفه شو!
- چشم ...
- می دونی هیچ وقت تلاش نمی کنی منو آروم کنی!

مهری دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 05:37 ق.ظ http://mehrinameh.persianblog.com

salam khub harfeh hamo mifahmin,aliye....khush bashi...

مح۳ن دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:31 ق.ظ http://moh3n.com

بابا خیلی آروم بود این نوشته! فقط طرفو بعد از شنیدن کلمه مزخرف ای کاش داشتی و میدیدی که چقدر آروم شده!!:)))

مرتضی دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:06 ب.ظ http://morteza.ws

باحال بود اما نه بی حال بود اما نه به بی حالی حال گرفته من

زهرا دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:10 ب.ظ http://zahra-hb.com

وای که چقدر رومانتیک بود :):)

اردشیر دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:45 ب.ظ http://www.ashuzartosht.com/

نگفتمت که صفت های زشت بر تو نهند.... که گم کنی که سر چشمه صفات منم
البته فکر کنم ربطی به ٫ست تو نداره ولی الان این رسید به ذهنم.

افشین دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:05 ب.ظ http://www.hadisedaghat.persianblog.com

سلام.ازاین که به من سر زدی ممنون ولی نمی دونم چرا نظری نداده بودی شاید خوشت نیامده بود اما خیلی دوست دارم نظرت را بدونم هر چند اگر نظر خوبی نباشه. منتظر انتقادتت هستم. در مورد خودت باید بگم خیلی با احساس می نویسی.ساده وبی ریا . امیدوارم در راحت موفق باشی. یا حق.....

ققنوس دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 08:12 ب.ظ

به این میگن انتفاد سازنده !

همایون دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 08:33 ب.ظ http://homayoon.blogsky.com

خواهش میکنم..مچکرم.

رونیشون دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:25 ب.ظ http://Ronishune.persianblog.com/

Dear Ma'am Haleh
Hi, I'm Ronishune ... thank you for your comment on my blog! I truely enjoyed it! yeah I'm Iranian and I sure got an Persian name too ... Read your webblog! It's so interesting! different from the ones I've seen before! and you have a high class Home_page too! I'll soon write something in my blog about your question on Lord and Devil!I wish you check it out ... Thank you ... Ronishune

هیولا دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:38 ب.ظ http://hayula.persianblog.com

سلام. اسم هاله برای من خیلی فرا تر از یک اسم ساده هست. در خودش خاطره های خیلی خیلی قشنگی داره از دوران دبیرستان. چیزی که همیشه آرزوی دوباره تجربه کردنش رو دارم. ای کاش می شد باز هم دبیرستانی می شدی. وای که چه دوران ماهی بود. عاشقشم.........بگذریم. کل بلاگت رو خوندم. خوشم اومد، خیلی. اگه اجازه بدی می خوام بهت لینک بدم.........راستی بهت تبریک می گم. خیلی طراحی بلاگت زیباست. اسمش از اون زیباتر

زهره سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:27 ق.ظ http://zohre.blogsky.com

چه گفتگوی جالب و جذاب و دوست داشتنی
موفق باشی عزیز
یا حق

علی اکبرکرمانی سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:12 ق.ظ http://kermanilaiakbar.blogspot.com

سلام دوست من . در صورت امکان به کلاس قصه نویسان سری بزنید و راهنماییم کنید ممنون این هم آدرسش : kafka1.persianblog.com

[ بدون نام ] سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 08:59 ق.ظ

نه بابا ... این حرفها چیه ... برای خودت و نوشته هات ارزش قایل باش . من که دوستش دارم .

م.ن سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:24 ب.ظ http://paad.blogsky.com

دروغ می‌گی و بی‌خیالی میون این همه حرف.

عمو رضا سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:34 ب.ظ http://amooreza.blogsky.com

من این خط آخر را خط می زنم می نویسم: « مزخرف خودتی مسخره!»

پریسا سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:08 ب.ظ http://parisssa.blogspot.com/

خوبه باز توش "یه کم فکر" بود ؛)

کارلوس سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 06:43 ب.ظ http://1carlos.persianblog.com

درود، پیامی از شما داشتم! گفته بودید آزادی را ...... چشم براهم که برایم بگویی آزادی چیست؟!؟.... گامهایتان استوار باد...بدرود

امیر مقامر سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:44 ب.ظ http://ghomarkhaneh.blogsky.com

سلام دوست عزیز...شعر من زیادم سوزناک نبود...الانم یکی از ترانه هایی که کم شنیده شده رو گذاشتم تو وبلاگ از فریدونه...ممنون که به ما سر میزنی...موفق باشی بزرگوار

عزیزدوردونه سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 08:11 ب.ظ http://omila.com

سلام
بنظرت آدما چقدر همدیگرو میتوونن تحمل کنن؟؟؟؟
در ضمن اگه خواستی از رو دستم نگاه کنی یادت باشه لینک به منبع یادت نره :))))))

محمد جواد طواف سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:49 ب.ظ http://vahy.persianblog.com

سلام .. مرسی که افتخار میدین و وبلاگم رو می خونید.. مطالب شما موجز و اثرگذار هستند.. و قالبتون هم زیباست .. ب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد