بالا افتادن !
بالا افتادن !

بالا افتادن !


 شب بخیر..امشب یکی از بهترین شبهای عمرم بود...چقدر آروم بودم ....

نظرات 3 + ارسال نظر
علی بی غم دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 02:09 ق.ظ http://aliakbarabdoli.blogsky.com

سلام
شب شما هم بخیر .
منم خوشحالم که امشب بهترین شب شما بوده امیدوارم شبهای دیگه مثل امشب برای شما بهترین شب عمرتون باشه..
همیشه موفق و پیروز باشی
یا حق

صوفی دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 02:33 ق.ظ

چنان مغشوش و سر گردان میان جمع تنهایم
نه جسمم می کند یاری،نه روحم می دهی ازنی
که با این جمع باشم لحظه ای بی خود
که با خود بودنم لطفی است ، میان این من و مایی

شبی در خود سفر کردن
، شبی با می به سر بردن
سحر چون شمع رقصیدن
، گهی خفتن، گهی سفتن ،

گهی از این من و مایی
جدا گشتن به شیدایی

به کنجی در همین عالم ،
همین دنیای رویایی

شبی با دل به سر بردن ، به دنیای دگر رفتن

.....این جا بود که به ایستگاه آخر مترو رسیدم و هیچ وقت کامل نشد.

گریلی یا گریه لیلی ،این شب را به یاد موندنی کرد.

کتکله چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:11 ب.ظ http://katakalle.com

سلام من یه وبلاگ طنز می نویسم ! بهم یه سر بزنین.این فقط یه شوخی بی مزه است !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد