بالا افتادن !
بالا افتادن !

بالا افتادن !

بالا افتادن

سلام ...

نمیدونم چرا از هر طرفی که میرم،باز برمی گردم همینجا : بالاافتادن !

بالا افتادن رفیق قدیمی و همراه همیشگی من بود .... تو این سالها که خیلی کم گوشی برای شنیدن بود ..... بالا افتادن همیشه بود و گوش میکرد .... بدون اینکه به من از روش و شیوه  آدمها بگه و از توجیهات و توضیحاتشون .... چند بار از بالا افتادن سعی کردم دور شم .. اما ....

دوباره از اون احساسهای قدیمی توی من اوج گرفته ...... از اون حسهای تلخ و مبهم ....اما این تلخی هربار بیشتر ار قبل میشه ......انگار که تمام اون چیزهایی که به خاطرشون جنگیدم و ایستادم ..تمام اون چیزهایی می پرستیدم ..کم کم جاشون رو با یک حس بی تفاوتی ، عوض می کنن ..... آدمهایی که دنباله روی زمان هستن و مثل قاصدک در باد .......

یکی میگفت :‌هیچ وقت تنهات نمیزارم !!

یکی میگفت :هیچ جا امن تر از تنهایی آدم نیست ! !

 

برای اولین باره که به زبون میارم ... نیاز به یک کوه دارم ...از این همه راه خسته ام...ای کاش میشد برای یک بار هم که شده تکیه کرد ...برای یک لحظه .. خسته م  ......

نظرات 5 + ارسال نظر
صادق چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:01 ب.ظ http://asdolllah.blogsky.com/

کهنه کاری توی وبلگ یه نظر مارو نیگا کن و راهنمایی بفرما

مریم چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 04:10 ب.ظ

سلام خانم هاله.ایا واقعا میشه تکیه گاهی پیدا کرد.من که پیدا نکردم البته فکر میکردم پیدا کردم ولی افسوس که هیچ وقت نخواست که برام مثل یک کوه باشه

کیارش پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:28 ق.ظ

من پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:35 ق.ظ

نه دوستم منم همیشه فکر میکردم که یه تکیه گاه حتی محکم تر از کوه پیدا کردم ولی اینطور نبود ... آدما یاد گرفتن که الکی بگن که تنهات نمی ذارن اما به راحتی یه چشم به هم زدن آدمو تنها میذارن و میرن برای همیشه حتی پشت سرشون رو هم یک نگاه نمی اندازن... و اینه که برامون خیلی گرون تموم میشه الان حتی یه مرد هم پیدا نمیشه

مانا جمعه 25 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:34 ب.ظ http://manar.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد