بالا افتادن !
بالا افتادن !

بالا افتادن !

مراقب باش

 

 

 

بعضی از آدمها به محیط اطرافشون خیلی بی توجه هستند...یعنی از وسایل و محیط اطرافشون به خوبی مراقبت نمی کنن ...مثلا دیدین خانمهای خونه داری که با قاشق فلزی میافتن به جون قابلمه های تفلون و پدرشون رو در میارن ؟؟ یا مثلا سطل زباله توش کیسه هست، اما آشغالا رو دور کیسه میریزن ؟ از همه بدتر آشپزیشونه ...... یک آشپزی میکنن..تا یه هفته باید خونه رو سابید و تمیز کرد ....به این جور آدمها میشه گفت بی توجه به محیط اطراف ...بی توجه به وسایل....اونها  فراموش میکنن هر وسیله ای توجه و روشهای مراقبتی خودش رو می طلبه .....اما بعضی از آدمها هستند که روشهای مراقبت از اشیا رو خوب بلدن .....اما روشهای مراقبت از آدمهای اطرافشون رو هیچ بلد نیستن....نه تنها بلد نیستند بلکه تلاش زیادی هم نمی کنند برای یادگرفتن روشهای مراقبت از روح و احساس آدمهای اطافشون..دوستانشون و ......... این جور مواقع شعارهای زیبایی به کمک آدمها میان : من از اول همینطور بودم ! ...یا اینکه :‌سعی نکن من رو عوض کنی ....یا اینکه :‌تو خیلی حساسی..شایدم : تو خیلی بی جنبه هستی .........نمی دونم شایدم حق با این گروه آدمهاست ......می خوام بدونم آیا اگر اونها هم با قاشق فلزی به جون قابلمه تفلون می افتادن خرابی ظرف رو به پای جنس بد و حساس تفلون میزاشتن؟ یا از اول بیشتر مراقبت میکردن تا هرگز خطی روی اون نیافته ؟

راستی اگر در شرایطی قرار میگرفتید که مجبور به انتخاب میشدید کدوم رو انتخاب میکردید ؟ مراقبت از محیط اطرافتون و وسایل قیمتی ؟ یا ......مراقبت از آدمهای اطرافتون و دوستان با ارزش زندگی ؟

 

نظرات 8 + ارسال نظر
MED یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 02:26 ب.ظ http://www.parseh-mp.blogsky.com

سلام . جالبه که توی اولین آشنایی اولین کامنت رو من گذاشتم . مطالب وبلاگت جالب بود ولی این که آدم بلد باشه از خودش مراقبت کنه خیلی هم خوبه چون اگه همه از خودشون مراقبت کنن دیگه لازم نیست کسی مواظب کسی باشه . نه ؟

سامی یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 04:27 ب.ظ

نمی دونم چرا همین احساس گیر دادن زیادی یا تلاش برای تغییر دادن رو من هم نسبت به طرف مقابلم دارم ٬ شاید این اختلاف جنسیت هستش که اختلاف عقیده ای بوجد می آره که ما پسر احساس مشترک داریم و شما خانوما هم احساس مشترک

محمد یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:55 ب.ظ http://chashmhayash

سلام هاله .. انتشارشو نمی دونم .. اما سقوط رو آلبر کامو نوشته ..

سپند دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:52 ق.ظ http://sepsep.8m.com

کاشکی آدما به جای قابلمه تفلون . کاسه لاستیکی بودن تا انقدر نگران خط خطی شدن نباشن .

آرتا دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:54 ق.ظ http://darkness.blogsky.com

دومی دیگه!

هاله دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:58 ب.ظ http://chekhabara.blogsky.com

سلام هاله جونم ای بد نیستم این قالبت چه خوشگل شده هااا
آره دیگه گفتم آنالیز
آخه از اونجایی که خیلی زرنگم آنالیز برداشتم تو ترم به این کووتاهی با یه استاد خیلیییییی سخت گیییر
بیچاره میشم آخر
میگم مگه توام آنالیزو میشناسی؟

مانا سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 09:01 ب.ظ http://www.manar.blogfa.com

هاله جان من خودم تو مراقبت از وسایل خونه خیلی بی دقتم یعنی فکر میکنم اصلا ارزش توجه کردن ندارند!!!!!!!
ولی خیلی مراقب آدهای اطرافم هستم البته به شرطی که پا رو دمم نذارن سعی میکنم براشون بهترین باشم ولی وای به وقتی که از خط قرمز آدم رد شن................
راستی این دختره توی عکس منو یاد قیافه تو می ندازه :)

رضا۱۳۴۷ شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 04:26 ق.ظ

ایا سوال اخرت را جدی بگیرم؟!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد