بالا افتادن !
بالا افتادن !

بالا افتادن !

من برگشتم ....

 

چند ماهیه که سرو کله ام اینجا پیدا نشده ....نه به خاطر اینکه دلم نمی خواد بنویسم ..ه خاطر اینکه واقعا فرصت و مجالی نبود برای سرک کشیدن به دفترچه سالهای گذشته ام...نگاه که میکنم میبینم که از فروردین ۸۲ اینجا افتتاح شده و به هر ترتیبی بوده زنده نگه داشتمش ....چند ماهه گذشته چندین بار به اینجا سر زدم ولی هر بار سخنی که برای نوشتن داشته باشم پیدا نکردم ...امروز که به این کلبه قدیمی اومدم حرفی دارم ! چند دقیقه پیش بعد از مدتها به اشعاری سر زدم که مدتها بود ازشون دور بودم و ناگهان یک احساس شاد با اومدن بهار بهم دست دادن . منم مثل زمین و درختها احساس کردم که دوباره دارم جوون میشم .... زود زود مینویسم :)

 

وقت سحر است خیز ای مایه ناز          نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز

کانها که به جایند نپایند بسی             آنها که شدند کس نمی آید باز

---------------------------------------------------------------------------

تا کی غم آن خورم که دارم یا نه          وین عمر به خوشدلی گزارم یا نه

پرکن قدح باده که معلومم نیست         کاین دم که فرو برم برآرم یا نه

نظرات 12 + ارسال نظر
هدیه سه‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 04:25 ب.ظ

چه عجب و ول کام بک ! خدا وکیلی از من با معرفت تر پیدا میشه خدائی من ستاره رنوپارس بیدم !!!! وای چقدر خودمو تحویل میگیرما ! پیشاپیش سال نو رو بهت تبریک میگم امیدوارم سال ۱۳۸۷ سالی سبز و پر از لحظات شیرین و بهمراه سلامتی و موفقیت در کار و زندگانی را در پیش رو داشته باشی و همین حس قشنگ را در سراسر سال آینده در خودت حفظ کنی . بغیر از زمانی که لیست فیلم میخوای هم یاد من بکن !!! شاد باشی و سرفراز

مریم چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:01 ق.ظ

عجبه والا... اگه ازت خبر نداشتم فکر می کردم خدای ناکرده ... =)))
:-* :-* :-*

محمدرضا جمعه 24 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:36 ق.ظ http://unforgiven-alone.blogspot.com

واییییییییییییییییی....بعد از مدتها اینجا رو آپ کردی ؟؟؟‌:)
میدونی چند وقته اینجا کامنت نذاشتم :)

تمام ناتمام شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 03:42 ب.ظ http://faustus.persianblog.ir

.....چن سالت بود اوون موقع ها ؟؟....تقریبا یه ۷-۸-۱۰ سالی باید شده باشه ! .... خوب خدا رو شکر یه نظر که انداختمُ الان خیلی از اوون موقع ها سر حال تری !
یادته ؟ ...گوش به حرف که نمیکردی !
راستی مصوبه امسالمون، کار با تونسه ! تونسیام که میدونی، ژوپقن به قول تو !! ......راستی...کاکتوس...اسمش چی بود ؟ آقای...؟.....اه ! یادم نمیاد...اسم قشنگی داشت.
دنیای کوچیکیه.

م س ا ف ر پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 01:26 ق.ظ http://sheva.blogsky.com

سلام
سال نو مبارک
امیدوارم سال خوبی داشته باشین همراه با موفقیت های ویژه

مریم جمعه 2 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 02:38 ب.ظ http://lahzeh.blogsky.com

خوش آمدی و اینا!عیدت هم مبارک و اینا!

مهتاب شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:56 ق.ظ http://paradise.blogsky.com

سال نو مبارک هاله جونم
با آرزوی سالی همراه با عشق، سلامتی، پول و موفقیت برای شما و گرامی همسر

ققنوس دوشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 03:20 ق.ظ

http://www.haale.com
داشتم از آهنگاش گوش میدادم یاد تو افتادم... سال نوت مبارک...

وحید شنبه 10 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:55 ق.ظ http://u-i.blogsky.com

سلام
من از همون سال ۸۲ وبلاگتون رو به ژیشنهاد یکی از دوستان جسته و گریخته دنبال می کردم . همیشه هم واستون تقاضای تبادل لینک فرستادم ولی شما جواب نمی دادید.
به خاطر مشکلاتی دیگه تو وبلاگ قبلی نمی نویسم. این وبلاگ جدید منه ...
عیدتون مبارک

غریب آشنا شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:32 ق.ظ http://netlady.persianblog.ir

سلام
چه آمدن کوتاهی.باز هم که رفتی، دوست من :)

عمو سیبیلوو دوست سابق جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:30 ب.ظ http://amosibilo.blogsky.com

سلام دوست قدیمی .

لوپو جمعه 3 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:22 ب.ظ http://lopo.blogsky.com

من
تورا یکشب با خود به یغما خواهم برد
ردپایم را بیاب
پشت سر می آیم
نردبان لازم نیست
جهت رفتن ما از اینجا
قدری از کوزه ,آب
قدری از دشت ,زمین
قدری از نور بتاب
که همین قدر کافیست
من به دوردست تو
سفری خواهم کرد
و تورا خواهم دید
یکشب بارانی
یکشب بارانی
من تورا می دزدم
دزدی از کیسه دل
دزدی زیبایست
یکشبی می دزدم
و به خود میبرمت
تا رویا
پشت هر پنجره ای قلبی است
پشت هر پنجره ای قلب و
پشت هر روزنه ای امیدی
پشت به دیوار همان باغ بمان
یکشبی می آیم
مادرم پشت به دیوار همان باغ بماند
پدرم دزدیدش
مادرم گیسوی خود را می بافت
پدرم بوسیدش
حاصل این بازی
نغمه تلخ و غم انگیزی بود
که چه شوم و بیرحم
باغبان را خبر داد , بیا
حاصل عشق و سبو من بودم
معجر شر و عدو من بودم
کنج به کنج طالع نحس من بودم
تو بیا رفع من از من بنما
من به دور دست تو می آیم
و تو را میبرمت تا بودا
پیش از این
تنها من
می تنیدم قصه
می سرودم رویا

سلام ممنون میشم به من هم سری بزنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد